من و خانواده ام به روستا رفت و یک زن و شوهر رفت و به جنگل که در آن یک پسر گیر قرمز خود را در دهان یک دختر با موهای قرمز آنها را دنبال و او به دنبال آنها تنها به خاطر یک دوست به او گفت که او بزرگ شد غیرواقع تازه و زیبا. بنابراین من از کشاورز خواستم که همه را خورد کند ، بنابراین کشاورز سوپر سکس اینستا خوش شانس بود که ناگهان دو جوجه را در دهانش داد.