من از ارتش آمد و بلافاصله به دختری که برای من منتظر بود, و بدون این است که به سادگی هیچ نقطه ای در زندگی وجود دارد. هر روز من در مورد غار مرطوب Ritochka من فکر کردم ، که ، در حالی که خدمت در ارتش ، اغلب من عکس از سینه و بیدمشک او ارسال می شود. روزی رسید که او سکسی های اینستا آن را تا الاغ خود را هل داد و بیدمشک او راضی, خوب, خود را با یک ارگاسم دو پاداش. ورزش ها با آرامش با سرطان می ایستد, تحقق است که او نیاز به اندازه کافی و پایان ارتباط جنسی.