او ماشین را در راهرو متوقف کرد و مرد ترمز کرد. معلوم شد که او نیاز به یک کشور همسایه راننده پرسید که چگونه آن را مربوط به پول و تمایل زیبایی گفت که همه چیز خوب خواهد بود. عموی من در زمان اشاره, و پس از چند کیلومتر, او در بر داشت یک نقطه منزوی در امتداد بزرگراه و کم کردن سرعت. او استخراج پرواز, از جیبش خروس, و یک دختر جوان با چشمان باریک آن را مکیده, و پس از آن از ماشین خارج شدم و آن را به بیدمشک او هل. بدین سکس از اینستا ترتیب, عوضی رو به مسیر درست به صورت رایگان.